همزبانی و بی زبانی بین ایران، افغانستان وتاجیکستان

برگ سبز: استاد عزیز آقای کاظمی،  شما یک شاعر افغانی هستید که به عنوان مهاجر در ایران زندگی میکنید و همراه با سایر همفکران نشریه فرهنگی و ادبی »خط سوم« را منتشرمیکنید. اکنون انگيزه شما از تأليف كتاب «همزبانی و بی‌زبانی‌» که اخیراٌ منتشر شد، چه بود؟

کاظمی: هرفارسی‌زبان افغانستانی كه در وضعيت زبان فارسي كشور خود تأمل كند، همواره از دو چيز رنج خواهد برد، يكی نابسامانيهای اين زبان در داخل كشور است و ديگري كم‌توجهي ديگر همزبانان‌، به ويژه همزبانان ايران به مشتركات زبانی دو ملّت‌. من خواستم اين رنج خود را تقليل دهم‌.

برگ سبز: كليات مباحثی كه در اين كتاب مطرح شده است‌، چيست‌؟

کاظمی: من بيش از هر چيز، بر همزبانی تأكيد داشتم‌. بنابراين‌، در فصلهای اول كتاب كوشيده‌ام ثابت كنم كه آنچه در ايران فارسی و در افغانستان دری و در تاجيكستان تاجيكی ناميده می‌شود، صرفاً يك زبان واحد است و نه بيشتر. آنگاه كوشيده‌ام اين را روشن كنم كه چرا اين زبان واحد، در سه كشور افغانستان‌، ايران و تاجيكستان به سه نام خوانده می ‌شود و اين چند نام داشتن زبان‌، تا چه مايه برای اين زبان و نيز گويندگان آن زيانبار است‌. در فصلهای بعدی‌، كوشيده‌ام راههايی برای داد و ستد بيشتر ميان همزبانان و نيز بهسازی زبان فارسی افغانستان پيشنهاد كنم‌. در آخر نيز يك فهرست از واژگانی كه در دو كشور متفاوت است ترتيب داده‌ام‌.

برگ سبز: گفته مي‌شود كه زبان فارسی در قديم سه نام داشته‌است‌: فارسی‌، فارسی كابلی و فارسی تاجيكی‌. از چه زمانی به بعد واژه دری برای زبان فارسی در افغانستان رواج يافت‌؟

کاظمی: البته نام «دری«‌ چندان هم تازه نيست و شايد قدمتی هزارساله دارد. ولی در افغانستان اين اسم برای اين زبان مشخصاً از حدود نيم قرن پيش رسميت يافت و بيشتر انگيزه سياسي داشت برای جداكردن دو ملت‌. پيش از آن‌، هر دو اسم فارسی و دری‌، در اين كشور رايج بود و شايد بيشتر فارسی‌. در كتاب شواهد اين سخن را ذكر كرده‌ام‌.

برگ سبز: میگویند زبان دری در افغانستان به فارسی اصيل و دست‌ نخورده نزديك ‌تر است‌. نظر شما در اين باره چيست‌؟

کاظمی:  البته اين طور است‌، ولي نه در همه ابعاد. فارسی افغانستان از لحاظ آوايی به فارسی كهن نزديك است و نيز از لحاظ بعضی واژگان كه در ايران متروك شده‌اند. اما در عين حال‌، از وفور واژگـان عربـــی‌ای كه در اين هزارســـال وارد آن شده‌اند هم رنج می ‌برد و نيز از واژگان فرنگی عصر حاضر.

برگ سبز: يعنی مي‌توان گفت كه زبان فارسی افغانستان در برخورد با واژگان جديد فرنگی قدرتمند ظاهر نشده و دچار ركود شده است‌؟

کاظمی: بله‌، ما فارسی‌زبانان افغانستان بسيار غافلگير شديم و نتوانستيم ابتكار عمل را به دست بگيريم‌. به همين لحاظ، بسياری واژگان فرنگی وارد زبان ما شد و زبان را از قدمت و خلوص آن انداخت‌.

برگ سبز: آیا در افغانستان معادل‌سازی برای واژگان فرنگی انجام نشد؟

کاظمی:  شد، ولی بسيار اندك و بدون برنامه‌. بيشتر خودجوش بود و ما نهادی رسمی نداشتيم كه مشخصاً اين وظيفه را به دوش داشته باشد. گذشته از اين‌، در ايران در معادل‌گزينی برای واژگان عربی‌ای كه در طول قرنها وارد زبان فارسی شده بود نيز كارهايی كردند كه در افغانستان نشد. چنين بود كه در طول قرن اخير، تفاوت فارسی افغانستان و ايران بيش از پيش شد.

برگ سبز: چنين به نظر مي‌رسد كه زبان فارسی يا همان دری در افغانستان امروز نسبت به بيست سال گذشته در اثر مهاجرت مردم افغانستان به ايران‌، دچار تحوّل شده و به خصوص در زمينه واژه‌های سياسی ـ اجتماعی از فارسی ايرانی الهام گرفته است‌. آيا اين را مثبت تلقی می ‌كنيد؟

کاظمی:  بله‌، من در كتاب به اين دادوستدها اشاره كرده‌ام و به نظرم بسيار مفيد است‌. البته اين داد و ستد بيشتر يك ‌سويه بوده است و ما مردم افغانستان نتوانسته‌ايم بدايع زبان فارسی خويش را نيز به همزبانان ايرانی‌مان هديه كنيم‌. به هر حال‌، خوب است كه ما يك زبان فارسی جهانی داشته‌ باشيم‌، نه محلّی يا حتی منطقه‌ای‌.  ولی اين زبان جهانی اگر بتواند از گويشهای محلی و منطقه‌ای بهره بگيرد غنی ‌تر خواهد بود و سالم‌ تر.

برگ سبز: با سپاس از این گفتگو برای شما و همکارانتان در نشریه »خط سوم« آرزوی موفقیت میکنیم.

محمدکاظم کاظمی،  همزبانی و بی زبانی،

ناشر محمدابراهیم شریعتی افغانستانی، تیراژ: ۳۰۰۰، قیمت ۱۵۰۰ تومان

 

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert